بمناسبت چهلمین روز شهادت ذبیح اله حقیقی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ذبیح الله ما سوی منا شد ذبیح الله حقیقی جان فداکرد چهل روز است رفته از بر ما چهل روز است آن سرو دلارا چهل روز است آن سرباز اسلام چهل روز است مادر در فغان است چهل روز است زیر خاک خفته ولی بنشسته اینک با شهیدان حقیقی بود سرباز حسینی ذبیح الله حقیقی کشته گردید بریده دل زخویشان و کسانش دل خواهر همی سوزد برایش توکــل این مصیبت مختــصر کــرد بقربانگاه کردستان فدا شد بخون خویش...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ذبیح الله ما سوی منا شد ذبیح الله حقیقی جان فداکرد چهل روز است رفته از بر ما چهل روز است آن سرو دلارا چهل روز است آن سرباز اسلام چهل روز است مادر در فغان است چهل روز است زیر خاک خفته ولی بنشسته اینک با شهیدان حقیقی بود سرباز حسینی ذبیح الله حقیقی کشته گردید بریده دل زخویشان و کسانش دل خواهر همی سوزد برایش توکــل این مصیبت مختــصر کــرد بقربانگاه کردستان فدا شد بخون خویش...
خاطراتی از غلامرضا کاویانی مشهور به «پدر»
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و کمکهاي مردمي »
غیرت و مردانگی مردان و زنان این دیار در طول 8 سال دفاع مقدس، موجب شد کشور ما بر بلندای افتخار و عزت تکیه دهد. در این میان کمکهای داوطلبانهی مردمی که در پشت جبههها، یاریرسان رزمندگان اسلام بودند نباید از چشمان تیزبین تاریخنویسان دور بماند. یکی از کسانی که در نی ریز به نماد جمعآوری کمک های مردمی و تدارکات جبهه معروف است غلامرضا کاویانی مشهور به «پدر» می باشد. وی از بازنشسته جهاد کشاورزی می باشد. در زیر...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و کمکهاي مردمي »
غیرت و مردانگی مردان و زنان این دیار در طول 8 سال دفاع مقدس، موجب شد کشور ما بر بلندای افتخار و عزت تکیه دهد. در این میان کمکهای داوطلبانهی مردمی که در پشت جبههها، یاریرسان رزمندگان اسلام بودند نباید از چشمان تیزبین تاریخنویسان دور بماند. یکی از کسانی که در نی ریز به نماد جمعآوری کمک های مردمی و تدارکات جبهه معروف است غلامرضا کاویانی مشهور به «پدر» می باشد. وی از بازنشسته جهاد کشاورزی می باشد. در زیر...
شهدا سال 66 -زندگینامه مفقودالاثر عوض بیگی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » مفقودالاثر عوض بیگی »
من چو مفلوکان نمیخواهم که در بستر بمیرم میروم تا همچو مردان در دل سنگر بمیرم بسیجی مفقودالاثر عوض بیگی ۱۳۱۷/۳/۱۰ در روستای بسترم چهارم از توابع آباده طشک نیریز، میان خانوادهای مؤمن و متعهد دیده به جهان گشود. وی از ابتدای کودکی زندگی سادهای را تجربه کرد و به دلیل فراهم نبودن امکانات آموزشی در روستا، موفق به فراگیری علم و دانش نشد. از همان سنین کودکی عشق و علاقه خود را به اسلام و مسلمین نشان میداد و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » مفقودالاثر عوض بیگی »
من چو مفلوکان نمیخواهم که در بستر بمیرم میروم تا همچو مردان در دل سنگر بمیرم بسیجی مفقودالاثر عوض بیگی ۱۳۱۷/۳/۱۰ در روستای بسترم چهارم از توابع آباده طشک نیریز، میان خانوادهای مؤمن و متعهد دیده به جهان گشود. وی از ابتدای کودکی زندگی سادهای را تجربه کرد و به دلیل فراهم نبودن امکانات آموزشی در روستا، موفق به فراگیری علم و دانش نشد. از همان سنین کودکی عشق و علاقه خود را به اسلام و مسلمین نشان میداد و...
رابطه طبقه اقتصادی و ایثار
دانشنامه دفاع مقدس » تحليل آماري »
در این قسمت ایثارگران مطالعه شده بر اساس میزان در آمد و تمکّن مالی در زمان وقوع حادثه شهادت، جانبازی و اسارت به سه طبقه بالا (مرفه)، متوسط و پایین تقسیم شدهاند. هدف آن است که ببینیم که کدام طبقه یا طبقات اقتصادی در شهرستان نیریز سهم بیشتری در اداره جنگ هشت ساله داشتهاند. توصیح اینکه گنجاندن افراد در طبقات بالا ، متوسط و پایین یک داوری ارزشی نیست، بلکه صرفا” شاخص ما در این سنجش از نظر...
دانشنامه دفاع مقدس » تحليل آماري »
در این قسمت ایثارگران مطالعه شده بر اساس میزان در آمد و تمکّن مالی در زمان وقوع حادثه شهادت، جانبازی و اسارت به سه طبقه بالا (مرفه)، متوسط و پایین تقسیم شدهاند. هدف آن است که ببینیم که کدام طبقه یا طبقات اقتصادی در شهرستان نیریز سهم بیشتری در اداره جنگ هشت ساله داشتهاند. توصیح اینکه گنجاندن افراد در طبقات بالا ، متوسط و پایین یک داوری ارزشی نیست، بلکه صرفا” شاخص ما در این سنجش از نظر...
پماد سنگر و خمیر دندان
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در سال 1365 زمانیکه گردان کمیل در خط خرمشهر مستقر بود. شهید عباسعلی دهقانی در تاریکی شب داخل سنگر به دنبال پماد سنگر «ضد پیشه» میگردد. یک عدد لوله پمادی را یافته و از آن استفاده میکند و سایر بچهها نیز آن را به سر و صورت خود میمالند. بعد از مدتی، از بوی پماد متوجه میشوند که به جای "پماد سنگر"، "خمیر دندان" به سر و صورت خود مالیدهاند. ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در سال 1365 زمانیکه گردان کمیل در خط خرمشهر مستقر بود. شهید عباسعلی دهقانی در تاریکی شب داخل سنگر به دنبال پماد سنگر «ضد پیشه» میگردد. یک عدد لوله پمادی را یافته و از آن استفاده میکند و سایر بچهها نیز آن را به سر و صورت خود میمالند. بعد از مدتی، از بوی پماد متوجه میشوند که به جای "پماد سنگر"، "خمیر دندان" به سر و صورت خود مالیدهاند. ...
زندگینامه آزاده زین العابدین احسانی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
آزاده قهرمان، زین العابدین احسانی در سال 1308 در شهرستان نیریز در خانوادهای مذهبی و متدین متولد شد. دوران کودکی را در کنارخانواده سپری نمود. سپس وارد دبستان شد. گواهینامه ششم ابتدایی بصورت متفرقه کسب نمود. به استخدام ژاندارمری ایران درآمده و بعد از مدتی به افتخار بازنشستگی نائل آمد. در حالیکه دوران بازنشستگی خود را میگذراند؛ با شروع جنگ تحمیلی، عازم جبهههای نبرد حق علیه باطل گردید. در تاریخ 12/2/1361 در جبهه شوش به اسارت نیروهای دشمن...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
آزاده قهرمان، زین العابدین احسانی در سال 1308 در شهرستان نیریز در خانوادهای مذهبی و متدین متولد شد. دوران کودکی را در کنارخانواده سپری نمود. سپس وارد دبستان شد. گواهینامه ششم ابتدایی بصورت متفرقه کسب نمود. به استخدام ژاندارمری ایران درآمده و بعد از مدتی به افتخار بازنشستگی نائل آمد. در حالیکه دوران بازنشستگی خود را میگذراند؛ با شروع جنگ تحمیلی، عازم جبهههای نبرد حق علیه باطل گردید. در تاریخ 12/2/1361 در جبهه شوش به اسارت نیروهای دشمن...
سردی مزاج و مسقطی لاری
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
یک شب حدود ساعت 12، زمانی که گردان در پادگان امام خمینی(ره) اهواز مستقر بود، آقای غلامرضا نصرتی 1 به سراغ ما آمد و گفت: من دلم هوای مسقطی لاری کرده است. به او گفتیم: این موقع شب مسقطی لاری کجا بود؟ اما او منصرف نشد و اصرار داشت که مسقطی لاری میخواهم. تعدادمان 4 نفر بود. قرار شد به دو گروه دو نفره تقسیم شویم و قرعه کشی کنیم و قرعه بنام هرگروه افتاد به سراغ برادران...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
یک شب حدود ساعت 12، زمانی که گردان در پادگان امام خمینی(ره) اهواز مستقر بود، آقای غلامرضا نصرتی 1 به سراغ ما آمد و گفت: من دلم هوای مسقطی لاری کرده است. به او گفتیم: این موقع شب مسقطی لاری کجا بود؟ اما او منصرف نشد و اصرار داشت که مسقطی لاری میخواهم. تعدادمان 4 نفر بود. قرار شد به دو گروه دو نفره تقسیم شویم و قرعه کشی کنیم و قرعه بنام هرگروه افتاد به سراغ برادران...
وای چشمم وای چشمم
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در جریان عملیات کربلای 10 که گردان کمیل بمباران شد. یکی از برادران که نسبتا" هم آدم سنگین وزنی بود، بر اثر بمباران شدیدا" مجروح شده و از ناحیه پای راست آسیب دید. داد میزد که وای پام وای پام! در کنار دستش یک برادری که جثه ضعیفتری داشت فریاد میزد: وای چشمم! وای چشمم! در حالیکه مشکلی نداشت و مجروح نشده بود. از او سئوال کرده بودند، چرا فریاد میزدی وای چشمم؟ گفته بود برای اینکه فلانی...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در جریان عملیات کربلای 10 که گردان کمیل بمباران شد. یکی از برادران که نسبتا" هم آدم سنگین وزنی بود، بر اثر بمباران شدیدا" مجروح شده و از ناحیه پای راست آسیب دید. داد میزد که وای پام وای پام! در کنار دستش یک برادری که جثه ضعیفتری داشت فریاد میزد: وای چشمم! وای چشمم! در حالیکه مشکلی نداشت و مجروح نشده بود. از او سئوال کرده بودند، چرا فریاد میزدی وای چشمم؟ گفته بود برای اینکه فلانی...
صفای خط پدافندی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
زمانی که گردان در سال 1365 در خط پدافندی فاو،1 در حاشیه دریاچه نمک مستقر بود. آقای حاج منصور معانی پدر محترم شهید علی معانی هم در آنجا حضور داشت. در این خط آتش دشمن بسیار شدید بود و بچهها در این بحبوحه گویی کاسه سر را به خدا سپرده و حال و هوای معنوی خوبی داشتند. آقای معانی با دیدن این صحنهها میگویند: خط پدافندی هم عجب صفایی دارد. آقای حسن موسیپور2 بلافاصله در جواب ایشان میگوید:...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
زمانی که گردان در سال 1365 در خط پدافندی فاو،1 در حاشیه دریاچه نمک مستقر بود. آقای حاج منصور معانی پدر محترم شهید علی معانی هم در آنجا حضور داشت. در این خط آتش دشمن بسیار شدید بود و بچهها در این بحبوحه گویی کاسه سر را به خدا سپرده و حال و هوای معنوی خوبی داشتند. آقای معانی با دیدن این صحنهها میگویند: خط پدافندی هم عجب صفایی دارد. آقای حسن موسیپور2 بلافاصله در جواب ایشان میگوید:...
حال و هوای معنوی رزمندگان در عملیات ثامن الائمه
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات ثامن الائمه (ع »
آقای حسین ربیعی در این مورد میگوید: در شبهای عملیات، برادران رزمنده، حال و هوای عجیبی داشتند. منطقه عملیاتی، محل راز و نیاز شده بود، هر کس شبها در نخلستانها راز و نیاز خاص خود را داشت و علیرغم شرکت در رزم شبانه و خستگی، اعمال عبادی آنها نیز مداوم برقرار بود. وی در مورد ایثار و مقاومت رزمندگان میگوید: بعضی روزها به علت درگیری و مشکلات رزم، غذا به ما نمیرسید. ما هم از نانهای دورریز، مانده، خشک شده و...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات ثامن الائمه (ع »
آقای حسین ربیعی در این مورد میگوید: در شبهای عملیات، برادران رزمنده، حال و هوای عجیبی داشتند. منطقه عملیاتی، محل راز و نیاز شده بود، هر کس شبها در نخلستانها راز و نیاز خاص خود را داشت و علیرغم شرکت در رزم شبانه و خستگی، اعمال عبادی آنها نیز مداوم برقرار بود. وی در مورد ایثار و مقاومت رزمندگان میگوید: بعضی روزها به علت درگیری و مشکلات رزم، غذا به ما نمیرسید. ما هم از نانهای دورریز، مانده، خشک شده و...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100
101
102 103 104 بعدي